دانلود آهنگ آیدین الفت سیراب شدم

طفلکی بودم و همچون نهالی در خواب مادرم بوی تو می داد که بیدار شدم برنا گشتم و سرخوش ز جوانی مدهوش جسته ام بهر تو آنقدر که بی تاب شدم در پی بود و نبودت نبودم هرگز بود تو هر دم نابود تو نابود شدم بود تو هر دم نابود تو نابود شدم نابود شدم چون رسیدم میان میانسالی خود مکتب عشق تو استاد من استاد شدم چون رسیدم میان میانسالی خود مکتب عشق تو استاد من استاد شدم پیر گشتم ز جهان و جهان پیر از این مردمانش همه در بند و من آزاد شدم فهم کردم راز این جان و جهان در سخنی فهم کردم راز این جان و جهان در سخنی که به نجوا چو شنیدم همه فریاد شدم آن خدایی که مرا از خاک و از آب آفرید آنقدر خاک تنم شست که سیراب شدم آن خدایی که مرا از خاک و از آب آفرید آنقدر خاک تنم شست که سیراب شدم آن خدایی که مرا از خاک و از آب آفرید آنقدر خاک تنم شست که سیراب شدم